loading...

Alienated

پیش بچه‌ها بودم. دیدن‌شون و جمع بودن نعمته ولی لحظه صحبت و سر دل باز شدن که میشه خودش دنیای دیگه‌ایه. نمیدونم که غصه کدوم‌شون رو بخورم. هر کدوم به روشی و به نحو...

بازدید : 9
پنجشنبه 17 بهمن 1403 زمان : 1:06
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

Alienated

پیش بچه‌ها بودم. دیدن‌شون و جمع بودن نعمته ولی لحظه صحبت و سر دل باز شدن که میشه خودش دنیای دیگه‌ایه. نمیدونم که غصه کدوم‌شون رو بخورم. هر کدوم به روشی و به نحوی. شاید بیشتر خودشون نگران آینده و سرنوشت‌شون میشم. ولی ته‌ش که چی؟ اونا هم خدای خودشون رو دارن نه؟ اگه قراره چیزی بشه که خب، میشه دیگه‌. خلاصه قضیه اینه که دلایل دل‌خوشی و مثبت‌اندشی کم و کم‌تر میشه. از نالیدن از ساز منفی زدن بدم میاد. آخرش باید رها کنی. نه آرزو میکنم برای روزای بهتر و نه امیدوارم براش چون چیزی رو عوض نمیکنه. امیدوارم اونقدر وسیع بشم که صفحه‌‌ی من سفید بمونه وحفظ بمونه برای چیزای خوب.

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آمار سایت
  • کل مطالب : 4
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 15
  • بازدید کننده امروز : 16
  • باردید دیروز : 11
  • بازدید کننده دیروز : 12
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 16
  • بازدید ماه : 169
  • بازدید سال : 609
  • بازدید کلی : 2281
  • کدهای اختصاصی